معماری مدرن در پی وقوع اتفاقاتی با رویکردها و سبک های مختلفی وارد جامعه شد که بخشی از خصوصیات و ویژگی های آن را در مقاله "همه چیز درباره مدرنیسم در معماری" توضیح دادیم. در پی وقوع انقلاب صنعتی در نیمۀ قرن 18 که با ساخت ماشین بخار توسط جیمز وات شروع شد، صنایع مربوط به ساختمان نیز به سرعت پیشرفت کرد. آسانسور در قرن 19 در آمریکا اختراع شد. مصالح جدید تولید شد و به تدریج ساختمانهای ساخته شده با مصالح جدید احداث شد. از اولین ساختمانهای ساخته شده با مصالح جدید، میتوان به کارخانجات نخریسی و پارچه بافی، پلها و نمایشگاهها اشاره کرد. تولید انبوه در کارخانجات و پیشرفت تکنولوژی باعث بوجود آمدن فضاهای جدیدی مثل نمایشگاه برای عرضۀ این محصولات شد. اولین نمایشگاه بین المللی در 1851 در لندن برگزار شد و ساختمان قصر بلورین با مصالح کاملاً مدرن (یعنی شیشه و آهن) و به صورت پیشساخته طراحی گردید. نمایشگاه بین المللی مهم دیگر در سال 1889 در پاریس برگزار شد که دو فضای برج ایفل و تالار بزرگ ماشین در آن خودنمایی میکرد. به این ترتیب، از اواخر همان قرن، اصول اولیه و مبانی معماری مدرن تدوین شد که از مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
این خصوصیات به طور کلی ویژگی های معماری مدرن را توضیح می دهند، اما در معماری مدرن سبک ها و جنبش هایی به وجود آمد که هر کدام بیانگر وجهی نو از معماری مدرن بودند و نوآوری مخصوص به خود را داشتند. در ادامه به معرفی و بررسی خصوصیات جنبش در معماری مدرن می پردازیم. مجموع جنبش های جمع آوری شده 19 جنبش معماری است که در دو پست برای شما تهیه دیده ایم.
آینده نگری یا فوتوریسم، یکی از جنبشهای هنری اوایل قرن بیستم با مرکزیت روسیه و ایتالیا بود. آیندهنگرها، نگاهی طغیانگرا به تاریخ و مظاهر تمدن داشتند و در بیانیههای خویش، به نابودی آنها رای میدادند و مظاهر مدرن بشریت را ستایش میکردند. فوتوریستها معتقد بودند که بر اساس اصول پرسپکتیو، اشیا و موضوعات فقط از یک نقطه دید، ثابت ترسیم میشوند. درحالیکه اشیا از نقاط دید مختلف، متفاوت دیده شده و متغیرند.
واژۀ کانستراکتیویسم به معنی ساختارگرایی و سازندگی، دو منظور این مکتب را توامان میرساند. اولاً که هنر ناشی از الهام درونی و ضمیر ناخودآگاه نیست که فی البداهه خلق شود، بلکه باید آگاهانه و از سر قصد ساخته شود. ثانیاً تقلید از طبیعت به هیچ صورتی پذیرفتنی نیست. در این شیوه، نقاشی به رسم مستطیلها و نوارهایی تبدیل گردید که هدف هنرمند ایجاد رابطه بین آنها در فضاست. پایهگذار این رویکرد هنری، کازمیر ماله ویچ در روسیه است. سه سبک mid-century و minimalism و hi-tech از این سبک متوثر شدهاند.
شکلگیری نظریهی اورگانیک در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 را میتوان متاثر از اشاعۀ فلسفۀ رومانتیک (که همواره در پی تحسین طبیعت بود) در شمال غربی اروپا دانست. به طور کلی، ایدۀ اورگانیک در معماری، نظریهای را شکل میدهد که ضمن ترویج هماهنگی ساختمان و طبیعت، تنها به ارتباط و همزیستی ابنیه و محیط محدود نبوده و به چگونگی طراحی به نحوی که اجزای ساختمان بر اورگانیسمی یکپارچه با هم به ظهوری شاخص و اصیل دست یابند، اشاره دارد. طرحی که کاملاً موافق با محیطش باشد و یا خود، بخشی از محیط گردد. معمارانی چون فرانک لوید رایت در این رویکرد تاثیر بسزایی داشتهاند. رایت، همواره در معماری خود از 3 عامل سازنده تاثیر پذیرفته است:
از ویژگیهای مهم معماری رایت، میتوان به عدم دخالت در محیط طبیعی، تلفیق حجم ساختمان با محیط، تلفیق فضای داخل و خارج، استفاده از پنجرههای سرتاسری، استفاده از مصالح طبیعی و نمایش آنها و در نهایت، استمرار نمایش مصالح از داخل بنا اشاره نمود.
در این مکتب، بر اساس ذاب متریال طراحی صورت میگرفت و معتقد بودند هرچه متریال خشنتر، خراشیدهتر و متخلخلتر باشد، اثر زیباتری خلق شده است. مینیمالیستها از این مکتب تاثیر زیادی گرفتند.
کانسپت اولیۀ این مکتب، استفاده از متریال به عنوان خمیر مجسمه سازی است. بیشترین استفاده را از بتن داشتند و مرز بین کف و دیوار و سقف از بین رفته بود.
اصطلاح سبک بین المللی برای اولین بار در سال 1932 در مقالهای با عنوان "سبک بین المللی، معماری بعد از سال 1932" توسط هنری راسل ایچکاک و فلیپ جانسون به کار رفت. به طول کلی، سبک بین الملل از درون 3 پدیدۀ اصلی که معماران در قرن 19ام با آن مواجه بودند رشد پیدا کرد:
این عوامل باعث گردید که معماران به یک سبک معماری سودمند، به صرفه و خالص که بیشتر بر جنبههای مدرنیسم متکی بود و با استفاده از مصالح جدید و با هدف تأمین نیازهای ساختمانی جدید صورت میگرفت روی آورند. سبک بین الملل از درون آثار معماری و تئوریهایی سر برآورد که ساختمان مناسب را فاقد هرگونه شاخصههای منطقهای و اقلیمی میدانستند. این نظریات پس از سال 1920 توسط معماران بزرگی همچون والتر گروپیوس و لودویک میس فان ده روهه در آمریکا و آلمان، پیتر اود در هلند، لو کور بوزیه در فرانسه و ریچارد نوترا و فلیپ جانسون در آمریکا دنبال شد. از مهمترین ویژگیهای ساختمانهای سبک بین الملل میتوان به استفاده از اصول جدید ساختمانی، فرمهای ساده و راست گوشه، سبُکی، پنجرههای کشیده و یکدست، فضاهای داخلی باز و نمایان، استفاده از دیوارهای غیرباربر، عدم استفاده از تزئینات و بهرهگیری از کنسول در بنا اشاره کرد.
سبک التقاطی، شامل 4 دسته بود که تلفیقی از سبکهای کلاسیک و مدرن بودند.
در این سبک، کیفیت احساسی و عاطفی مورد توجه قرار میگیرد. بعد از انقلاب صنعتی، عدهای به نوستالژی نیاز داشتند. ساختمانهایی که در نمای آنها از گیاه استفاده میشود (happy buildings) مربوط به این سبک میباشند. از آثار برجستۀ این سبک در ایران میتوان به ساختمان تئاتر شهر تهران اشاره نمود: الهام گرفته شده از پلان گرد ساختمانهای روم، ستونهای متقارن از تخت جمشید، فرم خیمه از تماشاخانههای قدیم ایران، کاشی کاریهای دوران ایلخانان.
معماری اورگانیک، زیرشاخۀ سبک ناتورالیسم است. در این سبک، طبیعت، بنا را در آغوش میکشد و مرز میان بنا و طبیعت از بین میرود. اورگانیک بیشتر در فضای داخلی به کار میرود و در ناتورالیسم ترکیب بنا و طبیعت به اندازه و شدت اورگانیک نیست.
نگاه منطقی و عقلانی به قوانین زیبایی شناسانۀ گذشته
نظر خود را بیان کنید :
صیا اوجانی
1400/01/23ممنون از مطلب خوبتون
گروه تارامید
1400/01/24ممنون از توجه شما امیدواریم که این مطلب به شما کمک کرده باشه